معرفی فیلمهای سینمای جهان

معرفی فیلم روزی روزگاری در آمریکا

 Once Upon a Time in America (1984) on IMDb

نام فیلم: روزی روزگاری در آمریکا
 
محصول : امریکا و ایتالیا
سال تولید : 1984
مدت : 229 دقیقه
ژانر : درام، جنائی
IMDB Rate: 8.4
کارگردان : سرجیو لئونــه
فیلمنامه نویس : سرجیو لئونه، فرانکو فرینی، فرانکو آرکالی، انریکو میدیولی، پیرو دی برناردی و لئوناردو بنونتیونی
بر اساس داستانی از هری گری (The Hoods)
تهیه کننده : آرنون میلچان، کلودیو مانچینی
اهنگساز : انیو موریکونـــه
فیلمبردار : تونینو دلی چولی
 
 
بازیگران:
رابرت دنیرو: دیوید "نودلز" آرنسون
جیم وودز: ماکسیمیلیان "مکس" برکویچ
الیزابت مک گاورن: دبرا جلی
جو پشی: فرانکی ماندولی
دنی آیللو: رئیس پلیس وینسنت آیللو
ترت ویلیامز: جیمز کانوی
ویلیام فورسیث: فیلیپ "کوکیی" استین
جیمز هایدن: پاتریک "پاتسی" گلدبرگ
برت یانگ: جو
جنیفر کانلی: دبرای جوان
 
افتخارات:
جایزه بهترین فیلم خارجی از جشنواره فیلم ژاپن سال 1985
نامزد در 5 رشته بفتای سال 1985 و برنده بهترین طراحی صحنه (گابریله پیسچوچی) و موسیقی متن (انیو موریکونه)
برنده 5 جایزه فستیوال فیلم ژورنالیستهای ملی ایتالیا سال 1985
نامزد گلدن گلوب سال 1985 در دو رشته
و جوایز دیگر ...
 
درباره داستان:
روزی روزگاری در آمریکا به سرگذشت دوستانی میپردازد که روزگاری عجیب در دوستی و زندگی شخصی را پشت سر گذاشته اند. نودلز (با بازی رابرت دنیرو) گنگستری سن و سال دار است که سی سال را به دور از نیویورک گذرانیده است. او با یک دعوت نامه از طرف فردی به نام بلی به مراسمی در نیویورک دعوت شده است.
ورود او به نیویورک و رفتنش به رستوران یکی از قدیمی ترین دوستانش سبب میشود که خاطرات دوران گذشته برای او یک به یک زنده شود. اما داستان فقط مرور خاطرات نیست. 
خاطرات نودلز ریشه در اتفاقاتی در بیش از 30 سال پیش دارند، اتفاقاتی که در دوران کودکی گروهی از دوستان به وقوع پیوسته. خاطرات دوستان و برادرانشان!
ورود به دنیای نوجوانی این افراد خبر از یکی از پایدارترین و خاص ترین دوستی هایی میدهد که ممکن است وجود داشته باشد. 
اما همه چیز مانند دوران کودکی خوب و شیرین نیست ...
 
درباره فیلم:
ممکن است روزی روزگاری در آمریکا بهترین فیلمی که دیده اید نباشد، اما شکی نیست که در بین چند گزینه خوب زندگیتان قرار خواهد گرفت. این فیلم اثری است که قبل از هر چیز میتوان درباره تاثیر عمیق آن در ذهن و روح افراد صحبت کرد. فیلمی که بی شک تاثیر آن تا مدتها در ذهن بیننده خواهد ماند. تاثیر دوستی و پایانی خاص بر داستان دوستان و برادرانشان!
عمق حسی که در این ساخته استثنایی سرجیولئونه وجود دارد بی نظیر است. شاید بتوان گفت که این فیلم پدرخوانده ای با کارگردانی سرجیولئونه است. البته واقع گرایی بیشتری در این ساخته دیده میشود و بر عکس پدرخوانده در انتها بیننده را مقهور خودش نمیکند. روزی روزگاری در آمریکا فیلمی است که قطعا مختص ترین فیلم زندگی سرجو لئونه است، این فیلم را میتوان حاصل عمر این کارگردان بزرگ دانست، کارگردانی که در خیلی از موارد به بازسازی آثار بزرگانی چون کوروساوا پرداخت اما در اواخر عمرش دست به ساخت فیلمی زد که شاید بتوان آنرا یکی از 5 فیلم برتر تاریخ نامید، حتی بسیار بهتر و خاص تر از خوب، بد، زشت!
فیلم نامه این فیلم با این که برگرفته از کتاب هری گری است اما توسط شش فیلمنامه نویس و البته خود لئونه مورد بازنویسی قرار گرفت. نتیجه آنقدر نغز است که کمتر فیلمنامه ای را میشود تا این حد کار شده و پر جزئیات و پر حس یافت.
فیلم برداری تونینو چولی گاهی پا از چهارچوب فیلم برداری بیرون میگذارد و وارد دنیای قاب بندی عکاسی تصویر پردازی بر اساس هنر نقاشی میشود. در روزی روزگاری در آمریکا آنقدر قابهای عالی خواهد دید گه گاهی میتوان برای آنها شخصیت جدا از فیلم در نظر گرفت و آنرا جداگانه و به صورت یک اثر هنری منحصر به فرد مورد بررسی قرار داد.
زمان چهار ساعته فیلم با این که بسیار طولانی است اما سیر حوادث به گونه ای بیننده را درگیر میکند که کاملا زمان را از یاد میبرد، جالب این که این فیلم نه حادثه ای است و نه هیجان انگیز، آنچه بیننده را اسیر خود میکند حس بسیار قوی دمیده شده در اثر است. حسی که نمیتوان آنرا کنار گذاشت و درگیرش نشد.
موسیقی انیوموریکونه در این فیلم به یاد ماندنی و استثانیست و شاید یکی از بزرگترین عوامل جذابیت فیلم بوده باشد. موسیقی ای که همچنان در کنار موسیقی دسته سیسیلی ها جزو یونیک ترین و بهترین آثار موریکونه است.
بازیها نیز در نوع خود تاثیر گذارند. البته مشخصا باری رابرت دنیرو کاملا برجسته تر و مشخص تر است و از همین بابت میتوان آنرا یکی از ماندگار ترین نقشهای دنیرو دانست.
دیگر بازیگران از پس وظایف خود به خوبی برآمده اند اما نمیتوان به طور مشخص آنها را برجسته دانست. بازیهای افراد در دوران کودکی از این حیث زیباتر و به دل نشین‌تر است.
سینمای لئونه بر عکس کاپولا در بردارنده یک دوره تاریخی در میان بزهکاران نیویورک نیست. داستان لئونه در بردارنده یک موضوع عمیق‌تر است. موضوعی به نام دوستی و یک نوع خاص از دوستی و در پایان هم ...! آنچه که باعث جذبندگی بیش از حد ماجراست همین کششی است که دوستی این افراد ایجاد کرده و آنچه سبب افسوس است نوع پایانی است که در پایان انتظار بیننده را میکشد. پایانی که قدر مسلم یکی از خاصترین و اندوهبارترینها در نوع خود است. 
فلاش بکها در فیلم جایگاه خود را به خوبی پیدا کرده اند به شکلی که هیچ گاه حس نمیشود که ریتم داستان به هم خورده باشد و بیننده سر در گم شود و از آنجا که فیلم تکیه بسیاری بر این فلاش بکها دارد باید گفت که فیلم از استحکام روائی بسیار عالی ای برخوردار بوده است.
در پایان لبخند نودلز یکی از زیباترین لبخندهای سینمایی است و اسبابی برای فراموشی همه چیز.
ارادتمند ...فرخ

این معرفی تحت کپی رایت سایت سینماسنتر منتشر شده است لذا هر گونه کپی از این نوشته بدون مجوز نویسنده و سایت سینماسنتر CinemaCenter.ir نقض آشکار قوانین کپی رایت محسوب میگردد.