ترجمه نقدهای منتقدین جهان

Cwr.49 - نقد و بررسی فیلم Abraham Lincoln: Vampire Hunter توسط راجر ایبرت

 

  Abraham Lincoln: Vampire Hunter   آبراهام لینکن: شکارچی خون آشام  
  alt

Abraham Lincoln: Vampire Hunter
 
اطلاعات فیلم
تهیه کننده : تيمور بكمامبتكوف ، تیم برتون
کارگردان : تيمور بكمامبتكوف
نویسنده : سس گراهام اسمیث

ژانر: تخیلی
تاریخ نمایش: 22 جون 2012
فیلمبردار: کالب دیسچنل
موزیک: هنری جکمن
بودجه: 69 میلیون دلار
فروش: در حال اکران
زمان فیلم: 105 دقیقه

کشور سازنده: امریکا (هالییود)
IMDB Rate : 6.4 از 10
بازیگران
بنجامين واكر
دومينيك كوپر
آنتوني مكي
مري اليزابت وينستد
افتخارات و جوایز
-----
امتیاز راجر ایبرت از 4ستاره : 3 ستاره کامل
 
  منتقد : راجر ایبرت   مترجم : هما skyfly  

 

alt
 
«Abraham Lincoln: Vampire Hunter» بدون شك بهترين فيلمي است كه با اين موضوع قرار است ببينيم – مگر اينكه پيش درآمدي باشد كه بعيد به نظر مي­رسد. اين فيلم بيش از آنچه كه انتظار آن را داشتم سرگرم كننده بود. داستان با اعتراف آبراهام درباره فتل مادرش توسط يك خون آشام آغاز مي شود. او قسم مي خورد كه انتقام بگيرد. چند سال بعد در حالي كه مست است از خوش اقبالي در كنار هنري استارجس (دومينيك كوپر Dominic Cooper) جلوي بار قرار مي گيرد. هنري به او كشتن خون آشم را آموزش مي دهد و توضيح مي دهد كه اين كار مثل ازدواج نياز به فداكاري زياد و اجتناب از حواس پرتي ها دارد.
صحنه اي هست كه لينكلن سعي دارد به يك خون آشام شليك كند، اما اين كار مؤثر وافع نمي شود چراكه آنها قبلاً مرده اند. پس او چه بايد بكند؟ او به هنري مي گويد: «خب من عادت كرده ام كه خوب سرزنش بشم ... ». اين موضوع باعث خنده مخاطب مي شود اما فيلم قرار نيست كه فيلمي كمدي باشد.
اسلحه انتخابي لينكلن يك تبر با تيغه نقره اي است كه ياد مي گيرد چگونه آن را مانند چوب نواختن طبل بچرحاند. اينكه او اكثر مواقع اين تبر را با خود حمل مي كند عجيب به نظر مي رسد. من ياد بوفورد پوسر Buford Pusser مي افتم كه قد بلندي داشت و هميشه چوب بزرگي بهمراه داشت.
لينكلن (بنجامين واكر Benjamin Walker) برخلاف توصيه هنري با مري تاد (مري اليزابت وينستد Mary Elizabeth Winstead) ازدواج مي كند و فيلم خيلي سريع به دوراني كه در كاخ سفيد سپري مي كند مي رسد، جايي كه او درمي يابد خون آشام ها در ناحيه جنوب مشغول جنگ هستند. اين موضوع عجيب به نظر مي رسد چرا كه آنها موقعيت برابر خون آشامي دارند، اما در اينجا اين موضوع را داريم. دوست دوران كودكي اش ويل جانسون (آنتوني مكي Anthony Mackie) همراه اوست، مرد سياه پوستي كه بدرفتاري هايش در شكل گيري تنفر لينكلن نسبت به برده داري مؤثر بوده است. و جاشوا اسپيد ( جيمي سيمپسون Jimmy Simpson) هم طرف او است. جانسون و اسپيد در سياستگذاري جنگ داخلي به لينكلن مي پيوندند و مشاوران اصلي او هستند.
اين فيلم به كارگرداني تيمور بكمامبتكوف Timur Betmambetkov و نويسندگي سث گراهام اسميت Seth Graham Smith و بر اساس رمان او ساخته شده است و همه موارد را با جديتي ستودني پيش مي برد، بازي ها صميمي و بي ريا است و حتي نقش منفي هايي مثل آدام (روفوس سول Rufus Sewel)، رهبر آمريكايي خون آشام ها خيلي گرفتار تير و شكنجه نمي شود. 
اگرچه در «آبراهام لينكلن: شكارچي خون آشام» بدنبال درس تاريخي نيستيم اما يك حركت وجود دارد كه نمي توانم از آن چشم پوشي كنم. در اولين روز جنگ در گتيسبرگ، اتحاد، شكستي را متحمل مي شود كه لينكلن وسوسه مي شود كه آن را رها كند. اين موضوع به دليل ائتلاف قبائل است، همه حون آشام ها در برابر گلوله، آتش توپ و تيغ فولادي شكست ناپذير هستند و روش پنهان و آشكار شدن دارند. لينكلن هنگام صبحانه، نااميدي خود را به همسرش ابراز مي دارد و مي گويد كه سلاح هاي متداول ديگر در برابر آنها كاربردي ندارند- اين چنگال كارآيي بيشتري دارد. به چنگال كه خيره مي شود درمي يابد كه جنس آن از نقره است و خون آشام ها مي توانند توسط سلاح از جنس نقره كشته شوند، همانطور كه اين موضوع با چرخش تبر نقره اي او ثابت شده بود.
حالا سعي نكنيد كه روي خط سير زماني خيلي متمركز شويد. بعد از اين تشخيص، او همه منابع را براي جمع آوري نقره در واشنگتن حركت مي دهد. نقره را مي گدازند و از آن گلوله و گلوله توپ مي سازند. سپس او، جانسون و اسپيد را سوار بر قطار حامل سلاح در مسيرش به سوي گتيسبرگ مي بينيم. 
آنچه كه اكنون پيش روست يك سكانس اكشن وحشتناك است كه در آن خون آشام ها با لينكلن و دوستانش روي قطاري كه با سرعت در حال حركت است مي جنگند و قطار به طرف يك پل چوبي بلند پيش مي رود. پلي كه وادوماي Vadoma شيطان صفت آن را به آتش كشيده است. اين سكانس غيرعادي و هيجان انگيز است و ماهرانه از تدوين و جلوه هاي ويژه در آن استفاده شده است. 
«آبراهام لينكلن: شكارچي خون آشام» هيچ چيز مفيدي درباره آبراهام لينكلن، برده داري، جنگ داخلي يا چيز ديگري ندارد. آنچه كه فيلم ارائه مي كند كاري خوب با در نظر گرفتن عنوان آن است و لينكلن را با جذبه بيشتر از آنچه كه انتظار داريم مي بينيم.
 
alt
 
این نقد و ترجمه تحت کپی رایت سایت سینماسنتر منتشر شده است . لذا هر گونه کپی برداری از این مطالب بدون اجازه نویسنده و سایت سینماسنترwww.cinemacenter.ir نقض آشکار قوانین کپی رایت محسوب می گردد .