ترجمه نقدهای منتقدین جهان

Cwr.77- نقد و بررسی فیلم The Twilight Saga: Breaking Dawn - Part 2 توسط راجر ایبرت
  The Twilight Saga: Breaking Dawn - Part 2      
  alt



The Twilight Saga: Breaking Dawn - Part 2
 
اطلاعات فیلم
تهیه کننده : استفانی میر
کارگردان :
بیل کاندون
نویسنده : ملیسا رزنبرگ
ژانر: تخیلی
تاریخ نمایش: 16 نوامبر 2012
فیلمبردار: گایلرلو ناوارو
موزیک: کارتر بورول
بودجه: 120 میلیون دلار
فروش: در حال اکران
زمان فیلم: 116 دقیقه
کشور سازنده: هالییود
IMDB Rate :5.8 از 10
بازیگران
کریستین استوارت
رابرت پتیسون
تیلور لاتنر
اشلی گرین
مگی گریس
افتخارات و جوایز
-----

امتیاز راجر ایبرت از 4ستاره : 2.5 ستاره

 
  منتقد : راجر ایبرت   مترجم : هما Skyfly  
 
 
alt


قسمت دوم فيلم «The Twilight Saga: Breaking Down» براي ديالوگ : نسي؟ (Nessie) تو به خاطر لوچ نس هيولا Loch Ness Monster اين اسم رو روي بچه من گذاشتي؟ امتياز مي گيرد. از آنجائي كه نام كودك رنسمي Renesmee است، چطور مادري نام كودك خود را اشتباه مي كند.
موارد خنده داري در اين پنجمين و بالاخره آخرين بخش و نتيجه گيري وجود دارد. قسمت دوم Breaking Down بايد فيلمي جدي تر مي بود. من شك دارم كه مخاطب كه در واقع اين فيلم ها را خيلي جدي مي گيرد، آيا واقعاً خون خواهد خورد؟ سكانس احساسي انتهاي فيلم را نمي توان تنها يك مفر تلقي كرد، ما حتي نمي دانستيم كه اين مفر هم وجود دارد.
فيلم بلافاصله بعد از اتمام بخش 1 شروع مي شود. ودر واقع كارگردان بيل كاندون Bill Condon دو فيلم را بلافاصله فيلمبرداري كرده است. بلا سوان (كريستن استيوارت Kristen Stewart) بعد از بدنيا آوردن رنسمي (مك كنزي فوي Mackenzie Foy)، دختر نيمه انسان و نيمه خون آشام، بيدار مي شود. با تبديل شدن كامل به خون آشام براي جلوگيري از مرگ او در زمان تولد، بلا نيز به طور معجزه آسائي به يك شخصيت جالب تبديل مي شود.
بلا جديد را در سكانسي مي بينيم، هنگامي كه همسرش ادوارد كولن Edward Cullen (رابرت پاتينسون Robert Pattinson) او را براي آزمايشي مي برد، بنابراين مثل يك خون آشام حرف مي زند. بلا مي تواند از نقطه اي به نقطه ديگر به سرعت بدود، جزئيات طبيعت و سرعت آن را به خوبي ببيند، در مبارزه با يك شير كوهي پيروز شود، و ذائقه خون هم داشته باشد. نكته اي كه در اين صحنه ارائه مي شود هنگامي است كه بلا و ادوارد كوهنوردي را مي بينند كه از طنابهايش آويزان است. در يك چشم به هم زدن، بلا با دست خالي از كوه بالا مي رود و فرضيه از روي نااميدي ايده آل من اين است كه بلا مي خواهد زندگي او را نجات دهد. نه صراحتاً.
ادوارد كلبه جديد ماه عسلشان را به بلا نشان مي دهد و برخلاف همه عروس ها بلا قبل از اينكه داخل آن را ببيند آن را عالي مي داند. وقتي داخل آن را مي بيند ، كلبه مملو از قفسه هاي كتاب است و هرگز حدس نمي زنيد كه كداميك از كتابها اتفاقي از قفسه بيرون مي افتد. هرگز.
ادوارد و بلا زمان زيادي را در اتاق نشيمن با جيكوب (تيلور لاوتنر Taylor Lautner)، امت (كلان لوتس Kellan Lutz) و با حضور و غياب خون آشام هاي ديگر (فيلم با عكسي از هر هنرپيشه در مجموعه خاتمه مي يابد) مي گذرانند. آنها بيشتر از آنچه كه لازم باشد ديالوگ رد و بدل مي كنند اما فكر مي كنم دانش آموزان رمان هاي استفني مير Stephenie Meyer كه اين نسحه 700 صفحه اي را پرفروش كرده اند، اين كار را واقعاً دوست داشتند.
ترسيم رنسمي كوچولو نسبتاً عجيب است. من مي دانم كه جلوه هاي ويژه روي هنرپيشه اي همسن او شبيه سازي شده و گاهي كمي كنجكاو به نظر من مي رسد و براي پدربزرگش چارلي سوان (بيلي برك Billy Burk) عجيب است: «خداي من! تو چطور رشد مي كني؟ تو بايد 6 اينچ بلندتر باشي.
همه اينها به نقطه اوجي در همراهي بين خون آشام هاي واشنگتن و رهبران مي رسد. يك گروه اصالتاً ايتاليايي به نام ولتوري Volturi با بعضي از تجملات راهبت ها معرفي مي شوند. به نظر مي رسد آنها مسئول دنياي خون آشام ها باشند و اكنون نگران افشاي رازهاي خود از طريق دورگه اي هستند كه در ميان آنها متولد شده است. آرو (مايكل شين) كه حتي در بين خون آشام هاي رده بالا حضور مؤثري دارد، آنها را رهبري مي كند. چند صد ولتوري در برابر ده ها خون آشام از مليت هاي ديگر در يك دشت پربرف قرار مي گيرند. يكي از خون آشام ها مي گويد: «كت قرمزها مي آيند!». مي توان اشتباه او را ناديده گرفت، او در جنگ هاي قبل بريتانيا جنگيده است.
ببينيد، سري «گرگ و ميش» مربوط به من نيست. همانطور كه درباره «گرگ و ميش» 2008 نوشتم فيلم درباره پسر جواني است كه سعي دارد پرهيزكاري را تمرين كند و چگونگي آن بسيار بسيار سخت است. و درباره دختري كه مي خواهد تمام راه را با او باشد و اهميتي نمي دهد كه چه اتفاقي مي افتد. پسر جوان آنقدر زيباست كه دختر هر كاري براي او انجام مي دهد. دختر تجسم احساسات است، «براي تو مي ميرم».
الآن حدود 10 ساعت درباره اين خون آشام ها و پيشرفت آنها در فناناپذيري ديده ام. و ترجيح مي دهم نسخه «Nosferatu» را بارها ببينم. اگر مي خواهيد اين مجموعه را به اتمام برسانيد، نسخه قسمت دوم به خوبي از عهده كار برآمده است. براي ساميت اينترتينمنت Summit Entertainment بسيار سخت است كه پرده آخر مجموعه اي را بكشد كه ميلياردها براي آن سود داشته است اما من تصور مي كنم كه هواداران آن راضي خواهند بود.

alt

این نقد و ترجمه تحت کپی رایت سایت سینماسنتر منتشر شده است . لذا هر گونه کپی برداری از این مطالب بدون اجازه نویسنده و سایت سینماسنترپایگاه تحلیلی و خبری سینماسنتر نقض آشکار قوانین کپی رایت محسوب می گردد.