ترجمه نقدهای منتقدین جهان
Cwr.48 - نقد و بررسی فیلم In the Name Of the Father توسط راجر ایبرت
- توضیحات
-
تاریخ ایجاد در یکشنبه, 07 آبان 1391 06:46
-
نوشته شده توسط سروش ممدوحی
-
بازدید: 4471
|
In the Name Of the Father |
|
به نام پدر |
|
|
In the Name Of the Father |
|
اطلاعات فیلم |
تهیه کننده : جیم شریدان
کارگردان : جیم شریدان
نویسنده : جیم شریدان
ژانر: درام ، بیوگرافی
تاریخ نمایش: 25 فبریه 1994
فیلمبردار: پیتر بیزیو
موزیک: تراور جونز
بودجه: 13 میلیون دلار
فروش: 65 میلیون دلار
زمان فیلم: 133 دقیقه
کشور سازنده: امریکا (هالییود)
IMDB Rate : 8.1 از 10 |
بازیگران |
دانیل دی لوئیس
پیت پوستلثوایت
اما تامسون
الیسون کرازبی
فیلیپ کینگ
انتونی بروفی |
افتخارات و جوایز |
نامزدی در 7 قسمت اسکار...
بهترین بازیگر نقش اول مرد
بهترین بازیگر نقش مکمل زن
بهترین کارگردان
بهترین فیلم
بهترین تدوین
بهترین فیلمنامه
بهترین بازیگر نقش مکمل مرد |
امتیاز راجر ایبرت از 4ستاره : 3 ستاره کامل |
|
|
منتقد : راجر ایبرت |
|
مترجم : حانیه quasar |
|
در حادثه Guildford چهار نفر به عنوان مجرم شناخته می شوند و به نظر می رسد که هیچ شکی در آن نیست. یک جوان بی دقت ایرلندی و سه نفر دیگر توسط پلیسی بریتانیایی، به عنوان تروریست های ارتش جمهوری خواه ایرلند که در Guildford انگلستان در سال 1974 بمب گذاری کرده اند، دستگیر شده و یک سال بعد نیز محکوم و زندانی می شوند؛ اما تردید اصلی درباره مقصر بودن آن هاست. در آخر ثابت می شود که مدارک علیه آن ها اشتباه بوده و در سال 1989 محکومیتشان لغو می گردد.
In The Name of Father این قصه را به صورت نمایشی مهیج و پرشور بیان می کند و پلیس های بریتانیایی را نشان می دهد که درگیر شناسایی بمب گذاران ارتش جمهوری خواه ایرلند هستند تا شایعات بی اساس را از بین ببرند. آن ها با شکنجه زندانیانشان از آن ها اعتراف می گیرند. فیلم بر اساس زندگی نامه شخصی Conlon، "اثبات بی گناه"، است که موضوع کلی آن واقعی است؛ اما کارگردان، جیم شرایدن، ماه گذشته با مسرت در London Daily گفته است که چگونه کاراکتر های اصلی را تغییر داده و شخصیت های مناسب مد نظر و خیالی خود را جایگزین کرده است. داستان یک تراژدی از اشتباهات است. سکانس بی ربط ابتدای فیلم تاثیر مهمی بر ساختار ادامه آن دارد. Conlon (دانیل دی لوئیس) جوانی از Belfast است که خود را در حالی که دنبال کار است، با چند دوست روی یک تشکچه مشترک خوابیده، مشغول نوشیدن مشروب و کشیدن مواد است در انگلستان می یابد. Conlon یک شهروند نمونه نیست. او یک شب درآمد زنی فاحشه را می دزدد و یه ایرلند باز می گردد. پول ها را به رخ دیگران می کشد و برای دوستان و اقوامش نوشیدنی می خرد. یکی از دوستان سابقش وی را به پلیس معرفی کرده و پلیس او را بدون هیچ وسیله ای دستگیر می کند. Conlon بالاخره محکوم می شود. این شانس بد Conlon است که رفتن او به Guildford مصادف شده است با بمب گذاری؛ به همین سبب دارایی جدید او مورد شک و شبهه قرار گرفته است. ارتش جمهوری خواه ایرلند سازمانی به شدت مقرراتی است که اعضای آن با درآمدهای بسیار زیاد مانوس نیستند. Conlon یکی از مظنونین اصلی است و زمانی که پلیس بریتانیایی (کورین ردگریو) کارش با او تمام می شود، او را یک قاتل معترف می داند. فیلم نشان می دهد که چرا و چگونه یک نفر به بمب گذاری اعتراق می کند وقتی این کار را نکرده است. Conlon سهل انگارانه عمل می کند و از چیزهای آشکار اجتناب می کند در حالی که می تواند صحبت کرده و از خودش دفاع کند.
قسمت اعظم فیلم در زندان اتفاق می افتد. جایی که Conlon و پدرش در یک سلول قرار گرفته اند. پدر او، فردی سخت کوش و صادق است که بسیار خشمگین شده است و Conlon بیشتر احساس ناامیدی و ترحم برای خودشان می کند ولی به تدریج او نیز مانند پدرش شروع به تلاش برای اثبات بی گناهی اش می کند. او بسیار خوش شانس است که توانسته وکیلی لجباز (اما تامسون) را متقاعد کند تا وکالت پرونده او را بپذیرد. تامپسون سال هاست که کار می کند؛ با این وجود اگر کارشناس فنی اسناد و مدارک پلیس به اشتباه گزارش هایی که نمی خواست را به وی نمی داد، ممکن نبود تا این حد پیشرفت کند. مطمئنا بر اساس مستندات فیلم ما فرض می کنیم که تمام این مسائل صحت دارند ولی این کمی شگفت انگیز است که بفهمیم، پلیس بریتانیایی در واقع ترکیبی از چند افسر بوده، Conlon و پدرش هرگز در یک سلول نبوده اند و کاراکتر مهمی چون جو مک اندرو (دون بیکر)، جمهوری خواه ارتش ایرلند که به بمب گذاری در Guildford اعتراف می کند، غیرواقعی بوده است. با این همه موضوع اصلی داستان واقعی است: دادگاه بریتانیایی می فهمد که Conlon و دیگران به ناحق زندانی شده اند. با این وجود موضوع تاثیر گذار فیلم به آسانی از اشتباه به درستی نمی رود و داستان بیشتر درباره Gerry Conlon و تغییرات و رشدش در زندان است. در زندان او خودش را تعلیم می دهد و قانون نیز او را. Conlon در زمان آزادی اش بسیار هوشیار، متین و باهوش است و دیدن این اتفاقات خصوصا عشق پدر به پسرش بسیار جذاب و جالب است.
با این وجود هنوز فیلم به گونه ای، پایین تر از آن چیزی است که باید باشد. ضرورت وجود سکانس اول، وقتی داستان به زندگی در زندان می پرداخت، از بین رفت و من احساس کردم دیالوگ ها و اتفاقات داشتند خودشان را تکرار می کردند. مسائل مربوط به سال های زندان بسیار با دقت ساخته شده بودند ولی دیالوگ های بسیاری وجود داشت که می توانست خیلی کم تر باشد. من این احساس را داشتم که اگر 10 یا 12 دقیقه از فیلم تدوین می شد، تغییرات بسیار خوبی در ساختار آن به وجود می آمد. با این همه بیشتر ضعف های فیلم نامه و ساختار کلی فیلم در ضمن قدرت ایفای نقش دی لوئیس به چشم نمی آید. او بار دیگر ثابت می کند که یکی از با استعداد ترین و جذاب ترین بازیگران نسل خودش است. شرایدن، کارگردان فیلم My Left Foot نیز بوده که دی لوئیس به خاطر آن اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد را دریافت کرده است. این جا نیز داستان به همان صورت است. فیلم در خود گره نمی خورد و همه چیز به سادگی، آشکار می شود.
این نقد و ترجمه تحت کپی رایت سایت سینماسنتر منتشر شده است . لذا هر گونه کپی برداری از این مطالب بدون اجازه نویسنده و سایت سینماسنترwww.cinemacenter.ir نقض آشکار قوانین کپی رایت محسوب می گردد .
ارسال نظر
ترجمه و پشتیبانی توسط:شرکت جومی