نام فیلم: گلادیاتــــور (GLADIATOR) | ||
اطلاعات فیلم | ||
کارگردان:رایدلی اسکات تهیه کننده: داگلاس ویک، دیوید فرانزونی نویسنده: دیوید فرانزونی، جان لوگان موسیقی: هانس زیمر فیلمبردار: جان ماتیسن تدوین: پیترا اسکالیا کارگردان هنری: آرتور مکس |
||
بازیگران | ||
راسل کرو: ماکسیموس یواکین فینیکس: کومودوس کانی نیلسون: لوسیلا الیور رید: پروکسیمو ریچارد هریس: مارکوس اورلیوس درک جاکوبی: گریتوس دیوید شوفیلد: فالکو |
||
اطلاعات دیگر | ||
ژانر: حادثه ای، هیجان انگیز، درام درجه نمایش: R کمپانی سازنده: دریم ورکس، یونیورسال پیکچرز اکران: 5 می 2000 در آمریکا مدت زمان: 155 دقیقه ساخته شده توسط: آمریکا، انگلستان زبان: انگلیسی بودجه: 103 میلیون دلار فروش کل فیلم: 457 میلیون دلار |
||
افتخارات و جوایز | ||
نامزد 12 جایزه اسکار و برنده جوایز اسکار بهترین فیلم سال 2001 اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد سال 2001 اسکار بهترین جلوه ویژه سال 2001 اسکار بهترین طراحی لباس سال 2001 اسکار بهترین صدابرداری سال 2001 نامزد 5 جایزه گلدن گلوب و برنده جوایز بهترین فیلم درام سال 2001 بهترین موزیک متن سال 2001 برنده جایزه بهترین فیلم از جشنواره بفتا برنده جایزه بهترین تدوین از جشنواره بفتا برنده جایزه بهترین فیلمبرداری از جشنواره بفتا و ده ها جایزه دیگر ... |
||
تحلیل و بررسی از یحیی رستگاری |
این تحلیل تحت کپی رایت سایت سینماسنتر منتشر شده است لذا هر گونه کپی از این نوشته بدون مجوز نویسنده و سایت سینماسنتر CinemaCenter.ir نقض آشکار قوانین کپی رایت محسوب میگردد. | ||
تحلیل فیلم گلادیاتور | ||
فیلم گلادیاتور ساخته ریدلی اسکات و بازی به یاد ماندنی راسل کرو، محصول سال 2000 آمریکا است که توانست در آن سال 5 جایزه اسکار از جمله برترین فیلم سال را از آن خود کند. ریدلی اسکات کارگردان انگلیسی تباری است که فیلمهای بزرگ و موفقی را در کارنامه خود ثبت کرده است که از آنها میتوان به فیلمهایی چون "هانیبال"،"گانگستر آمریکایی"، "رابین هود" و ... اشاره کرد. از این میان او تا کنون تنها برای ساخت فیلمهای گلادیاتور، تلما و لوییز و سقوط شاهین سیاه نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین کارگردانی شد. وی با وجود ساخت چنین فیلمهای قوی نتوانسته است جایزه را از آن خود کند.
در ابتدا باید به شخصیت اصلی داستان، ماکسیموس، اشاره کرد. او در این فیلم نقش ژنرال ارتش روم را دارد که تمام زندگی خود را وقف خدمت به امپراطور زمان و کشورش کرده است، با ناجوانمردی خانواده و زندگی خود را در اوج محبوبیت از دست میدهد و به بردگی و پستترین درجه زندگی آن دوران که تبدیل شدن به گلادیاتور بوده است؛ تنزل پیدا میکند. وی در ابتدای ورود به دنیای بردگی نمیخواهد دست به شمشیر ببرد، ولی عطش انتقام سرانجام او را مجبور میسازد تا به دنیای مبارزههای خونین پای بگذارد. بازی فوق العاده استثنائی راسل کرو در این نقش شاید یکی از مهمترین عواملی است که موجب شد این فیلم جایگاه مناسبی پیدا کند تا آنجایی که به عنوان بهترین فیلم سال شناخته شود. صحنههای غرور، افتخار، احساسات و ... که وی در این فیلم استادانه آن را بازی میکند و خیلی سریع به شخصیت مورد علاقه هر بینندهای تبدیل میشود. شخص دوم داستان را میتوان پسر امپراطور، کمودوس، انتخاب نمود. مارکوس اورلیوس، امپراطور روم، تصمیم دارد روم را دوباره به جمهوری تبدیل و مجلس سنا را بر پا کند. وی که از قدرت طلبی فرزند خود کمودوس با اطلاع است، قدرت را به ماکسیموس میدهد و از او میخواهد تا قدرت گرفتن مجلس سنا، انجام امور را در دست بگیرد. کمودوس پس از اطلاع از این موضوع امپراطور را به قتل میرساند و در ادامه به خاطر اینکه میداند ماکسیموس از این ماجرا با خبر است و آن را نمیپذیرد و از آنجا که او یکی از بزرگترین فرماندهان جنگی کشور است و ارتش بزرگی پشت او قرار دارد، دستور به قتل او و خانوادهاش میدهد. پس از تاج گذاری، دوران دیکتاتوری روم با فرمانروایی کمودوس شروع میشود. لوسیا، خواهر کمودوس، یکی دیگر از شخصیتهای اصلی داستان است. او که به گفته پدرش یکی از سیاستمداران بزرگ به حساب میآید و اگر پسر بود امپراطور بزرگی برای روم میشد، پشت پرده برای خاتمه دادن به دیکتاتوری تاریک برادرش، مخفیانه با سناتورهای کنار گذاشته شده فعالیت میکند. لوشیس، پسر لوسیا، امپراطور بعدی روم پس از کمودوس خواهد بود و برای ترس از جان او؛ لوسیا نمیتواند فعالیت خود را بیشتر کند و در مورد کارهای برادرش جبهه مشخصی بگیرد. میتوان داستان فیلم گلادیاتور را به دو بخش مجزا تقسیم کرد. بخشی که شخصیت اصلی داستان از بالاترین درجات مقام به یکی از پستترین درجههای آن پائین میآید و قسمت دیگری که او میکوشد از آن مراحل عبور کند و کار نیمه تمام خود را به اتمام برساند. قسمت اول را میتوان اینطور بیان کرد که فرمانده بزرگ ارتش که در تمامی جنگهای خود پیروز شده است و در درجه بالایی از محبوبیت قرار دارد، پس از سه سال دوری از خانوادهاش تمام تقاضایش این است که پیش آنها بازگردد اما دچار غرور و زیاده خواهی فرد دیگری میشود و خانوادهاش به طرز فجیعی به قتل میرسند و خودش نیز به مرگ محکوم میشود. سکانس آغازین فیلم که ارتش روم به فرماندهی ماکسیموس را نشان میدهد، از جهات بسیاری بیننده را یاد 20 دقیقه صحنه مبارزه آغازین فیلم "نجات سرباز رایان" میاندازد. ده دقیقه آغازینی که ارتش روم با آخرین گروه بربرها مبارزه میکند و در نهایت همه آنها را از بین میبرد. یکی از صحنههای نبردی که به زیبایی تصویر برداری شده است و میتوان برای آن دلایل بسیاری آورد. کارگردان در این صحنه به زیبایی به بیننده خشونتی را نشان میدهد که او باید تا آخر آن را در نظر داشته باشد. جنگها و مبارزاتی که به طرز فجیعی باعث میشود انسانها یکدیگر را بکشند و جالبتر از آن این است که هیچکس، نه امپراطور و نه فرماندهان جنگ، هیچ ابراز پشیمانی نسبت به کشته شدن انسانها ندارند. فرماندهی ماکسیموس در این صحنه و علاقهای که سربازان به او دارند یکی از نکات داستانی است که در ادامه باعث میشود به زیبایی اتفاقاتی که خواهد افتاد جواب قانع کنندهای در ذهن بیننده ایجاد کند. ماکسیموس از مرگ جان سالم به در میبرد و به سرعت به سوی خانهاش حرکت میکند ولی با جنازه سوخته پسر و همسرش مواجه میشود. پس از دیدن جنازه خانوادهاش از خود بیخود شده و آنها را دفن میکند و بر اثر عفونتی که در بازویش به وجود آمده است ار هوش میرود. پس از به هوش آمدن خود را یک برده میبیند که به پروکسیمو، شخصی که گلادیاتور تربیت میکند، فروخته میشود و از آنجاست که باید برای زندگیاش مبارزه کند. چیزی که برای ماکسیموس معنایی ندارد، زندگی است. او آزادی و رسیدن به خانوادهاش که مهمترین خواستهاش بوده است را در مرگ میبیند ولی عطش انتقام و خواستههای مرد بزرگی که قدرت را بر عهده او گذاشته بود تا بتواند روم را دوباره قوی سازد، باعث میشود او برای زنده ماندن و فرا رسیدن زمان انتقام یک گلادیاتور شود. ماکسیموس مرد بزرگی است. فیلم در تک تک سکانسهای زندگی گلادیاتوری او به ما نشان می دهد چیزی که مهم است، درون انسان وجود دارد. سکانسی که ماکسیموس بعد از به قتل رساندن چند گلادیاتور دیگر با جمعیت صحبت میکند و از آنها میپرسد که "آیا سرگرم شدهاند یا نه" به زیبایی نشان میدهد که ماکسیموس از دیدن مردمی که برای دیدن خون و کشته شدن یک انسان هیچ ارزشی قائل نیستند به چه اندازه شرمنده است. مردمی که برای سرگرمی به تماشای سلاخی شدن انسانها توسط یکدیگر مینشینند. شاید دلیلی که میتوان برای نشان دادن این صحنهها پیدا کرد این است که کارگردان سعی دارد به نحوی به بیننده بفهماند که به چه دلیل ماکسیموس باید بتواند روم را دوباره به قدرت و عظمت باز گرداند. عظمت یک کشور به قدرت نظامی آن نیست. جملهای که مارکوس اورلیوس به ماکسیموس در رابطه با وجود همیشگی دشمن برای جنگیدن میگوید؛ شاید اینطور تعبیر میشود که اگر دشمن خارجی هم وجود نداشته باشد، چیزی که وجود دارد مردمی هستند که اینگونه خود را سرگرم میکنند و باید با آنها جنگید. سر انجام کومودوس تصمیم میگیرد تا به مناسبت تاج گذاریش نمایشهای گلادیاتوری را برگذار کند. ماکسیموس و دیگر گلادیاتورهایی که برده شخصی به نام پراکسیمو هستند آماده میشوند تا به این مبارزات بروند. پراکسیمو در سکانسی که با ماکسیموس صحبت میکند از سرگذشت زندگی خود با او سخن میگوید و ماکسیموس که میفهمد در آن مسابقات امپراطور را ملاقات میکند یک گام به خواستهاش نزدیکتر میشود، زیرا گروهی که بتواند در این مبارزات پیروز شود با امپراطور ملاقات میکند و از بردگی آزاد میشود.
در سکانس بعد صحنههایی از روم و کلوسئوم، معروفترین آمفی تئاتر تاریخ، نشان داده میشود. باید اعتراف کرد که این سکانسها بسیار زیبا تصویر برداری شدهاند و بازسازی این آمفی تئاتر به خوبی و زیبایی هرچه تمامتر به نمایش در آمده است. نبرد آغاز میشود، آوازه شهرت ماکسیموس که به او لقب اسپانیایی دادهاند، در سراسر روم پیچیده است. روز موعود فرا میرسد و ماکسیموس با وجود افراد کم خود با قدرت رهبری که دارد گروه بربرها را نابود میکند و همین امر باعث میشود امپراطور بخواهد او را ببیند. یکی از زیباترین صحنههایی که در این فیلم وجود دارد صحنه معرفی ماکسیموس به مردم حاضر است. او که در اینجا گلادیاتوری بیش نیست؛ به مردم خود را معرفی میکند و میگوید که چطور یکی از بزرگترین فرماندهان جنگی روم بوده است و فرزند و همسر خود را از دست داده است و اکنون برای انتقام است که در این محل ایستاده است. صحنهای که پیش از آن پراکسیمو به او میگوید و ماکسیموس معنای واقعی قدرت را درک میکند. او مورد علاقه تماشاگران است، برتری خود را به آنها اثبات کرده است تا آنجایی که حتی امپراطور روم نیز نمیتواند او را به قتل برساند و یا آنکه برایش حکمی صادر کند. پس از معرفی ماکسیموس و زنده ماندن وی، لوسیا امید از دست رفتهاش برای از بین بردن این دیکتاتوری را در خود زنده میکند. جمعیتی که ماکسیموس را دوست دارند او را همراهی میکنند و همین امر موجب میشود تا کومودس نتواند او را به همین راحتی بکشد. پس آن محبوبیت ماکسیموس دو چندان میشود. لوسیا که از زنده بودن ژنرال خوشحال است تصمیم میگیرد با او ملاقات کند و نقشه فرار ماکسیموس را میکشند. در این نقشه ماکسیموس زندانی میشود و بسیاری دیگر از گلادیاتورهای پراکسیمو و خودش کشته میشوند. کمودوس تصمیم میگیرد خودش ماکسیموس را بکشد. قبل از مبارزه او را زخمی میکند ولی در نهایت ماکسیموس کمودوس را در نبرد تن به تن میکشد و انتقام خود را از او میگیرد. ماکسیموس در سکانس پایانی مرگش قدرت را به سنا باز میگرداند و افرادش را آزاد میکند. فلش بکهایی که در سکانس پایانی از زندگی او نشان داده میشود او را در رؤیایی که در زندگی دیگر به انتظار آن نشسته بود نشان میدهد. او در آن دنیا در کنار همسر و فرزندش زندگی میکند و آزادی را که به دنبالش بود را بهدست میآورد. سرتاسر داستان فیلم پر از افتخار برای شخصی است که زندگیاش را از دست داده است. در تمامی سکانسهایی که او در میدان به عنوان یک گلادیاتور مبارزه میکند تماشاگران روی سر او گل میریزند. گلهایی که نشان دهنده افتخار و علاقهای است که او برای خودش به دست آورده است و در دل مردم به عنوان یک قهرمان جا باز کرده است. او به تمامی حریفانش ادای احترام میکند و از اینکه باید شاهد چنین بیرحمیهایی باشد ناراحت است. موسیقی فیلم در این سکانسها بسیار مناسب انتخاب شده است و به زیبایی قدرت انتقال احساسات صحنه به بیننده را دارد. صحنههای نبرد و کشته شدن و سکانسهای تاریک دیکتاتوری کمودوس به طرز استادانهای به تصویر کشده شدهاند و موسیقی متن هر کدام از آنها با دیگری متفاوت است. داستان فیلم بسیار جذاب است. کارگردان به زیبایی توانسته است حس از دست رفتن یک زندگی را به بیننده منتقل کند. صحنههای نبرد و سیاهی لشکر به زیبایی ساخته شدهاند و روابطی که بر داستان فیلم حاکم است باعث میشود بیننده در تمامی قسمتهای فیلم خود را با بازیگر اصلی همراه سازد. داستان فیلم همانطور که قبلا به آن اشاره شد، میتواند دو قسمت باشد. صحنههایی که پستی و بلندی، خفقان و تاریکی و زشتیهای روزگار را نشان میدهد و قسمت دیگری که امید به آینده و هدف ساختن کاری، باعث میشود یک انسان بتواند دوباره از نو شروع کند و برای هدفش سخت تلاش کند. مفهوم آزادی در فیلم گلادیاتور به گونهای بیان نمیشود که فرد در بالاترین مقامها باشد یا در خوارترین قسمتها. چیزی که ما در فلش بکهایی میبینیم که او در آستانه مرگ هم به محصولات و خانوادهاش فکر میکند، صحنهای که از آغاز فیلم تا پایان آن نشان داده میشود و آن این است که چطور ماکسیموس ژنرال بزرگ ارتش و جانشین امپراطور به تنها چیزی که فکر میکند خانوادهاش است. شاید او دیگر در این دنیا قادر به دیدن آنها نباشد، ولی مرگ برای او دری است که از این دنیای جنگ و زشتی پا به جایی میگذارد که همراه با خانوادهاش زندگی میکند و به معنای واقعی کلمه در آنجا آزاد است. ژنرالی که در مقام فرماندهی کل ارتش قرار دارد یک اسیر است، زیرا نمیتواند با همسر خود به برداشت محصولات کشاورزی خود بپردازد و گلادیاتوری که برای جانش مبارزه میکند از سوی دیگر یک اسیر است؛ زیرا در بند هوسها و علاقمندیهای مردمی که از خشونت لذت میبرند قرار دارد. |
||
با تشکر از سعید عزیز SÆED بابت گرافیک و پرنیان عزیز "parnian"بابت ویراستاری | ||
این تحلیل تحت کپی رایت سایت سینماسنتر و با شماره Cwa.79 برای بار اول به تاریخ 03-02-2013 در انجمن سینماسنتر منتشر شده است، لذا هر گونه کپی از این نوشته بدون مجوز نویسنده و سایت سینماسنتر CinemaCenter.ir نقض آشکار قوانین کپی رایت محسوب میگردد. | ||
تحلیل و بررسی از یحیی رستگاری |
فروش ایالات متحده | |
53 $-M | |
فروش جهانی | |
3.4 $-M | |
فروش کلی | |
56.4 $-M | |
فروش ایالات متحده | |
279 $-M | |
فروش جهانی | |
308 $-M | |
فروش کلی | |
587.8 $-M | |
فروش ایالات متحده | |
82 $-M | |
فروش جهانی | |
8.7 $-M | |
فروش کلی | |
90.8 $-M | |
فروش ایالات متحده | |
33.7 $-M | |
فروش جهانی | |
--- $-M | |
فروش کلی | |
33.7 $-M | |
فروش ایالات متحده | |
72.8 $-M | |
فروش جهانی | |
110 $-M | |
فروش کلی | |
183 $-M | |
این سایت تحت مالکیت مجموعه فرهنگی سینماسنتر میباشد و فعالیت آن مطابق قوانین میباشد، کلیه حقوق مطالب منتشر شده در این مجموعه متعلق به مجموعه فرهنگی سینماسنتر و مشمول قوانین کپی رایت و حفظ حقوق مولفین است. لذا هر گونه کپی برداری بدون قید منبع و نام نویسندگان نقض صریح قوانین کپی رایت محسوب گشته و مشمول مجازاتهای تعریف شده برای این نوع جرم می گردد. برای هر گونه برداشت از مطالب قبلا با مسئولان سایت هماهنگی حاصل نمائید.
ما 47 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم
ترجمه و پشتیبانی توسط:شرکت جومی